تایمز: برخورد دوپهلوی پاکستان با طالبان | |||||||||||||||||||||||||
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، در یک گزارش ویژه از مناطق قبایلی پاکستان، به بررسی پیشینه رسوخ بنیادگرایی در ارتش و سازمان جاسوسی این کشور (آی اس آی) و دلایل بی میلی این دو سازمان به برخورد با ستیزه جویان طالبان پرداخته است. این گزارش با شرح حمله هوایی ماه ژوئن نیروهای آمریکایی به یک پاسگاه مرزی پاکستانی آغاز شده که در آن، یازده مرزبان پاکستان کشته شدند. دولت پاکستان این حمله را "بی دلیل و بزدلانه" خواند و مقامات آمریکایی هم، از آنچه "اشتباهی دردناک" خوانده شد، ابراز تاسف کردند. اما چه شد که سربازان آمریکایی، از نیروهای هوایی خود خواستند که پاسگاه پاکستانی را هدف قرار دهند؟ دکستر فیلکینز (Dexter Filkins) گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز، برای حل این معما، با چند تن از ساکنان روستای سوران دره (محل حمله) مصاحبه کرده است. یکی از آنها به شرط افشا نشدن نام خود، گفته است: "وقتی آمریکایی ها به طالبان حمله کردند، گارد مرزی پاکستان به سوی نیروهای آمریکایی آتش گشود. آنها (گارد مرزی) تلاش می کردند که به طالبان کمک کنند. آنگاه، هواپیماهای آمریکایی آمدند و پاسگاه پاکستانی را بمباران کردند". گزارشگر روزنامه، در ادامه این گزارش مفصل نوزده صفحه ای، به دنبال ریشه های اینگونه همدردی هاست که تلاشها برای مقابله با ستیزه جویان در مناطق قبایلی پاکستان را عقیم می کند. حمله به پاسگاه روستای سوران دره، تنها مورد تبادل آتش نیروهای آمریکایی و سربازان پاکستانی نیست، بلکه آنگونه که نیویورک تایمز از یک تحلیلگر آمریکایی نقل کرده، "دهها بار" چنین درگیری هایی روی داده است.
به راستی پاکستان از کدام طرف جانبداری می کند؟
گزارشگر روزنامه، برای یافتن پاسخ به این پرسش اساسی به داخل مناطق قبایلی پاکستان رفته است، منطقه لجام گسیخته ای که به تعبیر وی، تبدیل به پایگاه غیرقابل کنترل ستیزه جویان اسلامگرا برای حمله به نیروهای آمریکایی و افغان در آن سوی مرز شده است. در داخل این مناطق، طالبان همه کاره هستند و با کنار گذاشتن دولت و قوانین دولتی، برداشت سختگیرانه خود از اسلام را به مردم تحمیل می کنند. این فقط طالبان نیستند که در مناطق قبایلی پاکستان جولان می دهند، بلکه جنگجویان و رهبران القاعده نیز - آنگونه که نیویورک تایمز از مقامات و کارشناسان مبارزه با تروریسم در آمریکا نقل کرده - در مخفیگاه های خود در خاک پاکستان، به تجدید قوا پرداخته اند و از آنجا سرگرم طرحریزی توطئه علیه آمریکا و اروپا هستند. نیویورک تایمز به نقل از بروس هافمن، استاد مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون آمریکا می نویسد، از سال ۲۰۰۴ میلادی تاکنون، سرنخ شش توطئه حمله بزرگ تروریستی علیه آمریکا و اروپا ( از جمله حملات انتحاری به شبکه حمل و نقل لندن در ماه ژوئیه ۲۰۰۵) به پاکستان رسیده است. گزارشگر روزنامه می پرسد، آیا پاکستان واقعاً می خواهد استحکامات القاعده و طالبان در مناطق قبایلی را کنترل کند؟ و آیا توانایی این کار را دارد؟
نفع پاکستان از جنگ با تروریسم
نیویورک تایمز می نویسد پرویز مشرف (رئیس جمهور پیشین پاکستان) پس از یازده سپتامبر، همکاری هایی با آمریکا در جنگ با تروریسم انجام داد. در ردیابی مظنونان القاعده کمک کرد و دست به یک رشته حملات علیه مواضع شورشیان در مناطق قبایلی زد. اما در ازای این همکاری ها، آقای مشرف و دولتش، کمک های سخاوتمندانه ای دریافت کردند و از سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۱۰ میلیارد دلار از آمریکا گرفته اند. با این وجود، به تعبیر روزنامه، نظامیان حاکم و دولت غیرنظامی کنونی پاکستان، بازی دوگانه ای را در پیش گرفته اند. آنها با زنده نگه داشتن گروه طالبان، کاری می کنند که پولهای سرشار و کمک های تسلیحاتی غرب به پاکستان همچنان ادامه داشته باشد و از سوی دیگر، هر از گاهی، حملاتی به مناطق قبایلی انجام می دهند تا آمریکا را خشنود کنند. اما از نظر "حاجی نامدار" یک رهبر قبیله ای در وزیرستان جنوبی پاکستان، این حملات "فقط یک بازی برای سرگرم کردن آمریکاست". گزارشگر روزنامه، در قلب مناطق قبایلی پاکستان با حاجی نامدار مصاحبه کرده است. او نوشته است که سفرش به مناطق مناطق قبایلی، همزمان با عملیات "گسترده" ای بود که دولت پاکستان ادعا می کرد علیه شورشیان طالبان در وزیرستان جنوبی براه انداخته است. "چیزی که مرا تکان داد، این بود که در داخل مناطق قبایلی (علیرغم ادعاهای دولت) هیچ نشانه ای از عملیات نظامی ارتش پاکستان نبود، نه سرباز پاکستانی دیده می شد و نه تانک دولتی".
بازی تاریخی پاکستان
این باور که ارتش و سازمان جاسوسی پاکستان (آی اس آی)، همزمان با دریافت کمک از آمریکا، به طالبان و شورشیان همفکر آنها کمک می کنند، به گفته نویسنده روزنامه نیویورک تایمز، زیاد هم دور از ذهن نیست: این رابطه از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی و سرازیر شدن میلیاردها دلار کمک ایالات متحده و عربستان سعودی به گروه های مجاهدین آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. گزارشگر نیویورک تایمز می نویسد پاکستان در سال ۱۹۹۴ میلادی، با استفاده از شرایطی که جنگ های داخلی گروه های مجاهدین بوجود آورده بود، از طریق تشکیل گروه طالبان، در افغانستان مداخله کرد. نصیرالله بابر وزیر داخله دولت بینظیر بوتو، در سال ۱۹۹۶ به همین گزارشگر گفته بود: "ما طالبان را درست کردیم".
روزنامه می نویسد این نقشه عملی نشد، زیرا طالبان، با وجود حمایت گسترده پاکستان، نتوانستند افغانستان را به طور کامل اشغال کنند. اما کمپ های آموزشی که آنها با کمک افسران اطلاعاتی پاکستان راه اندازی کرده بودند، تبدیل به محل تجمع ستیزه جویانی از سراسر جهان شد. به نوشته نیویورک تایمز، زمانی که جنگنده بمب افکن های آمریکایی در سال ۱۹۹۸ میلادی به دستور بیل کلینتون به کمپ های آموزشی طالبان و القاعده در داخل افغانستان حمله کردند، چندین مربی آی اس آی در این حملات کشته شدند.
تغییر بازی
پس از حملات یازدهم سپتامبر، آمریکا از پاکستان خواست که باید حمایت از طالبان را قطع کند و مشرف این خواسته را پذیرفت. به تعبیر نویسنده گزارش ویژه روزنامه نیویورک تایمز، حتی آن وقت هم بازی پایان نیافت، بلکه شکل بازی تغییر کرد. نویسنده همچنین با توجه به رقابت سنتی پاکستان با هند و با اشاره به اینکه دهلی نو از نخستین ماه های پس از سقوط طالبان، کنسولگری های خود را در شهرهای افغانستان گشود و کمک های خود را به این کشور آغاز کرد، می نویسد "پاکستان از طالبان، به عنوان وزنه تعادل در منطقه استفاده می کند". این روزنامه به نقل از یک مقام سابق پاکستانی، در این مورد نوشته است: "ما طالبان را برای روز مبادا حفظ می کنیم". مساله دیگر این است که به تعبیر نویسنده روزنامه، برای رهبران پاکستان، چه مشرف و چه اشفق کیانی (سرفرمانده کنونی ارتش) و چه غیرنظامیان حاکم، بسیج ارتش و سازمان آی اس آی علیه طالبان و دیگر گروه های تندرو، مشکل است. چرا که ارتش اکنون به طور فزاینده ای تحت کنترل افسران اسلامگرا اداره می شود.
طالبان و اقتصاد پاکستان
گزارشگر روزنامه نیویورک تایمز، سپس به نقل از یک مقام بازنشسته دولت پاکستان، دلیل دیگری برای حمایت اسلام آباد از طالبان ذکر کرده است. این مقام سابق گفته است پس از حوادث یازده سپتامبر، رهبران پاکستان به این نتیجه رسیدند که زنده نگه داشتن گروه طالبان، مطمئن ترین راه برای کسب میلیاردها دلار کمک غرب است که پاکستان برای سرپا ایستادن، به آن نیاز دارد. این مقام بازنشسته پاکستانی که به شرط افشا نشدن نامش با روزنامه نگار نیویورک تایمز مصاحبه کرده، رابطه پیچیده دولت پاکستان با رهبران طالبان را به "یک بازی استراتژیک" تشبیه کرده و گفته است: "پاکستان وابسته به پول آمریکاست، پولی که حاصل این بازی با طالبان است. اقتصاد پاکستان بدون این پول سقوط می کند". نیویورک تایمز می نویسد پس از برگزاری انتخابات ماه فوریه گذشته نیز، با وجود اینکه دولت غیرنظامی جدید پاکستان، شعار مبارزه با طالبان و هدایت این کشور در مسیری دیگر سرداد، اما به جای مبارزه، راه مذاکره را درپیش گرفت. اویساحمد غنی، سروزیر ایالت سرحد پاکستان، به گزارشگر این روزنامه گفته است که دولت اسلام آباد، قصد دارد به جای جنگ، سیاست توسعه و مذاکره را در مناطق قبایلی اجرا کند. به گفته این مقام، طرح اسلام آباد این است که میلیاردها دلار صرف توسعه راه ها، مدارس و مراکز درمانی در مناطق قبایلی شود که در این میان، دولت آمریکا، تاکنون با پرداخت ۷۵۰ میلیون دلار برای اجرای این طرح موافقت کرده است. آقای غنی گفته است از این پس، مذاکره میان دولتمردان غیرنظامی و رهبران قبیله ای انجام خواهد شد، نه مانند گذشته، میان افسران ارتش و ستیزه جویان طالبان.
'عرب های مهم'
نیویورک تایمز در بخش دیگری از این گزارش ویژه، به نقل از یک رهبر قبیله ای در وزیرستان جنوبی که از ترس کشته شدن، فقط خود را با نام مستعار "جان" معرفی کرده، نوشته است: شمار زیادی از جنگجویان عرب در وزیرستان جنوبی حضور دارند، حتی در شهر دیده می شوند که دارند عربی حرف می زنند. او می افزاید: اما عرب های مهم در داخل شهر نیستند، آنها در کوهها هستند. عرب های مهم اسب های عربی گران قیمتی دارند. مردم محلی برای اسب های آنها علوفه می برند. خوراک این اسب ها، از مردم عادی اینجا بهتر است.
آنها، دعاوی مردم را حل و فصل می کنند و داستان هایی از فعالیت های جنگجویان طالبان برسر زبان مردم است که چگونه همانند رابین هود، حق مردم فقیر را از اغنیا می گیرند. گزارشگر می نویسد که طالبان در مناطق قبایلی، ستاد امر به معروف و نهی از منکر دارند و همانند سال های سلطه این گروه بر افغانستان، ظاهر و رفتار مردم را با معیارهای سختگیرانه خود کنترل می کنند. نویسنده گزارش نیویورک تایمز، در ادامه با برشمردن رویارویی های طالبان با دولت پاکستان، از جمله ماجرای مسجد سرخ اسلام آبد، به گروگان گرفتن ۳۰۰ سرباز دولتی در وزیرستان جنوبی، ترور بینظیر بوتو و حملات متعدد انتحاری و بمبگذاری در شهرهای مختلف پاکستان، ابراز عقیده می کند که اکنون دیگر بازی عوض شده است. در این گزارش، به نقل از یک مقام سابق پاکستانی آمده است که طالبان اکنون خودمختار شده اند و هیچ کس نمی تواند آنها را کنترل کند.
معامله با طالبان
در ماه ژانویه امسال، ارتش پاکستان شدیدترین تهاجم را علیه ستیزه جویان در وزیرستان جنوبی آغاز کرد. بر اساس گزارشها، در این عملیات، تلفات زیادی به افراد بیت الله محسود، رهبر "تحریک طالبان پاکستان" وارد آمد و پانزده هزار خانواده، آواره شدند. اما این عملیات، پس از سه هفته متوقف شد. پس از آن، دولت پاکستان و شورشیان، مانند همیشه پای میز مذاکره نشستند و به موافقتنامه ای دست یافتند. اما ظاهراً این بار، توافق، به صورت شگفت آوری کارگر افتاد. چه اتفاقی افتاده بود؟ شاید نگاهی به موافقتنامه دولت و شورشیان، به حل این معما کمک کند. نیویورک تایمز می نویسد این توافق که هیچگاه متن آن به طور رسمی منتشر نشد، استراتژی جدید دولت غیرنظامی پاکستان را برملا می کند. بر اساس این توافق، نیروهای بیت الله محسود پذیرفتند که از حمله به مواضع دولتی و همچنین تشکیل دولت موازی، خودداری کنند. آنها پذیرفتند که به حاکمیت قانون وفادار باشند. اما مشکل فرستادن جنگجو به داخل افغانستان چه می شود؟ در موافقتنامه، هیچ اشاره ای به این موضوع نشده است. نیویورک تایمز می گوید این موضوع، ماهیت بازی جدید دولت پاکستان را آشکار می کند: تا زمانی که ستیزه جویان به نیروهای دولتی پاکستان حمله نکنند، آزاد هستند هر کاری در داخل مناطق قبایلی و آن سوی مرز در خاک افغانستان انجام دهند. روزنامه می افزاید که از زمان به دست آمدن این توافق، فعالیت های طالبان در داخل افغانستان بطور چشمگیری افزایش یافته است. به عبارت کوتاه تر، اکنون فقط ناآرامی ها تغییر مسیر داده است.
همدردی ارتش با طالبان
نیویورک تایمز سپس با اشاره به رابطه نزدیک ارتش پاکستان و شورشیان طالبان، به نقل از "جان" (نام مستعار یک رهبر قبیله ای) می نویسد: "این رابطه بسیار نزدیک است. ارتش و طالبان باهم دوست هستند. وقتی یک عضو طالبان کشته می شود، ارتشی ها در مراسم تدفین او شرکت می کنند و برای خانواده اش پول می فرستند". در ماه ژوئیه گذشته، مقامات آمریکایی گفته بودند که آی اس آی پاکستان، به گروه جلال الدین حقانی در حمله به سفارت هند در کابل که پنجاه و چهار کشته برجای گذاشت، کمک کرده است. این گزارش، پس از روایت پرفراز و فرود روابط پاکستان با طالبان و نفوذ گروه های تندور در ارتش و سازمان جاسوسی این کشور، با شرح معنی دار دیدار یوسفرضا گیلانی از واشنگتن و کنفرانس مطبوعاتی مشترک وی با جورج بوش رئیس جمهور آمریکا پایان می یابد. در این کنفرانس، آقای بوش پاکستان را متحد نیرومند خود خواند و گفت: "ما در مورد تهدید مشترکی که با آن مواجه هستیم صحبت کردیم: تندروهایی که مردم بسیار خطرناکی هستند. ما درباره نیاز به اطمینان یافتن از امنیت مرز افغانستان صحبت کردیم. پاکستان در این مورد قویاً تعهد سپرد". گیلانی هم گفت: "ما به جنگ با تندور ها و تروریست هایی که جهان را نا امن می کنند، متعهد هستیم ... من به آقای رئیس جمهور (بوش) اطمینان دادم که ما برای دموکراسی، کامیابی و صلح در جهان، در کنار هم کار می کنیم". |
donderdag 11 september 2008
دوپهلوی پاكستان با طالبان
Abonneren op:
Reacties posten (Atom)
Geen opmerkingen:
Een reactie posten